دفترچه یادداشت زندگی

می نویسم یادگاری تا بماند روزگاری / گر نبودم روزگاری این بماند یادگاری

دفترچه یادداشت زندگی

می نویسم یادگاری تا بماند روزگاری / گر نبودم روزگاری این بماند یادگاری

مشخصات بلاگ
دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شبستان» ثبت شده است

حدود یکسالی هست که بعضی شب ها با خانمم میرم شبستان و اونجا چایی و غذا میخوریم . شبستان یک سفره خانه سنتی هست . الان دیگه من اونجا خودمانی شدم و میرم توی آشپزخونه کمک میکنم . آخه به من میگه بیا با هم اینجا شریک بشیم ولی من میگم خب پول ندارم . میگه : 40 یا 50 میلیون تومان هم بیاری خوبه . میگم خب الان هیچی ندارم . بهش میگم آخه خونه درست کردم و ماشین هم خریدم همش با وام هست و قرض . حسن به من میگه تو خودتو خشک میگیری میدونم خیلی پول داری .

خلاصه حسن فعلاً در شبستان دست تنهاست و شاگرد نداره . البته خانمش میاد کمکش میکنه ولی وقتی خانمش شیفت هست و نیست به من زنگ میزنه و با خانمم میریم شب هایی که مشتری زیاد داره کمکش میکنیم که تنها نباشه . در این روزها من و حسن و خانواده هامون با هم رفت آمد داریم و یه بار هم با ماشین پراید من رفتیم کوههای بالا . اونا ماشین هم ندارن . یک پسر و یک دختر دارن که میرن مدرسه . 

این هم آشپزخانه شبستان در یکی از شب هایی که به همراه خانمم رفتیم برای کمک ...

 

 

 

  • من و همسرم