شب تولد من
جشن تولد 35 سالگی ام هر چند با تشریفات برگزار کردم اما به دلم نچسبید چون فقط من و همسرم در خانه حضور داشتیم . تا سال قبل که در خانه بابام بودم و در عقد بودیم وقتی زمان تولد می رسید مادرم بهم یه هدیه ناقابل می داد به قول خودش و میگفت کم ما کرم شما و روبوسی میکردم با مادرم و بهم تبریک میگفت . هدیه مادرم چی بود ؟ یک پاکت پول که معمولا مبلغ 50 یا 100 هزار تومان پول داخلش میگذاشت و میداد . هنوز پاکت ها و نامه هایی که برای تولدم نوشته رو به یادگار نگه داشتم . ولی امسال پدر و مادرم در شب تولدم رفته بودن خونه مون مشهد . به هر حال دلتنگشون شدم و انشالله خداوند حفظشون کنه و نگهدارشون باشه .
به هر حال در حالیکه همسرم خبر نداشت که وسایل تولد گرفتم برای تزئین و به قولی سوپرایز شد . البته می دونست 8 آبان تولدم هست و فکر میکرد قراره شام بریم رستوران بمناشبت تولد همینجوری که خودش چند شب پیش گفته بود برای تولدت باید بریم رستوران . ولی من وسایل تولد خریده بودم و قشنگ تزئین کرده بودم .
اینم عکسایی از شب تولد من ...
***
***
***